بهترین روز دنیای من ...
نوشته شده توسط : من و تو

دوباره یه روز باور نکردنی ... دوباره عشق و زندگی ...

باورم نمیشه که دوباره دیده باشمت . واقعا من کنار تو نشسته بودم و تمام سعیمو میکردم که بتونم سرمو بلند کنم و یه لحظه به چشمات نگاه کنم ولی توانشو نداشتم ...

واقعا لحظه سختی بود ....

این که کنار کسی که عاشقشی و ماه ها منتظرشی نشسته باشی ولی نتونی بهش نگاه کنی یعنی حتی نتونی سرتو بلند کنی ....

لحظه های قشنگی بود واقعا از خدا سپاسگذارم که بهمون این فرصت رو داد تا بعد ماه ها دلتنگی دوباره همدیگرو ببینیم ...

من که سر از پا نمی شناختم و لحظه ها رو حس نمیکردم . فقط مهم این بود که کنارش نشسته بودم ...

این قدر آروم بودم و سرشار از شادی بودم که گذر زمان و رفت و آمد  آدم ها رو حس نمیکردم و من با تمام حرارت و شجاعت می تونم بگم که واقعا عاشقت هستم و از کنارتو بودن هیچ ترسی ندارم و همیشه و همیشه به یادت هستم و خواهم بود ....

به امید روزی که برای همیشه در کنارت بودن را داشته باشم

 

اولین روز زیبای دنیا ........  20/10/ 1389

دومین روز زیبای دنیا ....... 5/1/1390





:: بازدید از این مطلب : 397
|
امتیاز مطلب : 97
|
تعداد امتیازدهندگان : 30
|
مجموع امتیاز : 30
تاریخ انتشار : دو شنبه 8 فروردين 1390 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: